skip to Main Content

چگونه به یک هنرمندِ مسلط تبدیل شوم (قسمت اول)

هنر چیست؟

بیشتر هنرمندان جوان مهارت را با هنر اشتباه می‌گیرند- یعنی برای داشتن توانایی طراحی یا نقاشی ارزش قائلند، اما برای هدفِ آن طراحی یا نقاشی ارزش چندانی قائل نیستند. نمونه واضحی از این مورد ترسیم کودکی‌ست که روی یک صندلی نشسته، این طراحی می‌تواند از نظر آکادمیک و آناتومیک صحیح و از نظر تکنیکی بی‌عیب و استادانه باشد. با این حال اگر این کودک نشسته بر روی‌صندلی  رو به یک سمت و در حال نگاه کردن به عقب باشد و قطره‌اشکی هم بر روی گونه اش جاری باشد، برخی بهای بیشتری به این طراحی می‌دهند. دلیل این امر آنست که نقاشی دوم داستان آشنایی را به ما نشان می‌دهد و این داستان‌های آشنا به خاطر تجارب مشابهی که داشته‌ایم به دل‌مان می‌نشینند. این امر بدان معنا نیست که با مهارت نمی‌توان سبب برانگیختن احساسات کسی شد، اما این کار غالباْ کار دشواری‌ست.

ترجیح می دهم هنر را اینگونه تعریف کنم: هنر  آن چیزیست که فرد را از نظر احساسی تغییر می‌دهد . اگر هنرمند نتواند احساسات بینندگانش را تغییر دهد، اهمیتی برای هنرش قائل نخواهند شد. به رمان‌ها، فیلم‌ها، نمایشنامه‌ها،برنامه‌های کمدی و موسیقی‌هایی که دوستشان دارید یا از آنها متنفرید و یا در واقع نمی‌توانید به خاطرشان بیاورید، بیندیشید. هنری که دوست دارید سبب می شود که بخندید، بگریید، خشمگین شوید، بترسید، هم دردی کنید و یا احساسات دیگری را در شما ایجاد می‌کند. فیلم‌هایی که نمی‌توانید آنها را به خاطر بیاورید، احتمالاْ هیچ کاری برای تحریک ذهن شما از نظر عاطفی انجام نداده‌اند.

بسیاری از نقاشانی که به دنبال امرار معاش از طریق هنرشان هستند، این درس بسیار مهم را نیاموخته‌اند. نقاشان بسیاری را می‌شناسم که در کار با قلم‌مو یا مداد بسیار خارق‌العاده هستند- آنها قادرند پیکره های انسانی، درختان، برگ‌ها و بسیاری از جزئیات ریز را به خوبی و بی‌نقص ایجاد کنند – اما با این وجود در خلق مفاهیم  یا داستان‌های جالب با نقاشی‌هایشان ناکام هستند. این هنرمندان معمولاْ هنر ‌را چیزی می‌دانند که در حد امکان به بهترین شکل خلق و ارائه شده باشد. متأسفانه بیشتر مشتریان آثار هنری چیزی بیش از یک تصویر زیبا می‌خواهند – آنها می‌خواهند که چیزی بهشان بگویید، می‌خواهند که با روحشان سخن بگویید.

برای خلق یک اثر هنری ابتدا باید مهارت کافی داشت و پس از آن باید داستان یا مفهوم منحصربه فردی را مطرح کرد تا  سبب برانگیختن احساسات و عواطف مردم شود.

 

توانایی‌تان برای کار بیشتر و طولانی تر بر روی یک تصویر افزایش خواهد یافت

در مراحل ابتدایی شروع یک حرفه‌ی هنری، اغلب هنرمندان نمی‌توانند بیش از ۱۵ دقیقه تا یک ساعت بر روی یک طراحی یا نقاشی کار کنند. شاید در طی یک روز زمانی بیش از این را صرف کارهای هنری کنند، اما معمولاْ سراغ یک طراحی یا نقاشی جدید می‌روند، چرا که گمان می‌کنند تمام تلاششان را در مورد کار قبلی انجام داده اند. خیلی از دانشجوهای هنر تکالیف کلاسی‌شان را قبل از «پایان مهلت تعیین شده» به اتمام می‌رسانند و معتقدند که دیگر نکته‌ای نمانده که لازم باشد بر رویش کار کنند.

در دانشگاه به دانشجویان می‌گویند که نقاشان و تصویرگران چیره دست می‌توانند چهل تا صد ساعت و حتی بیشتر برای یک اثر وقت صرف کنند. برخی از دانشجویان نگران این موضوع هستند که هرگز نتوانند به این توانایی دست یابند و نتوانند این همه وقت بر روی یک اثر واحد کار کنند. (‌نکته: توجه داشته باشید که یک هنرمند چیره دست به سطح بالایی از کارایی و توانمندی دست یافته و بنابراین پنجاه ساعت کار یک فرد چیره دست احتمالاً با صد ساعت کار یک فرد تازه‌کار برابری می کند.)

مطمئن باشید هر قدر بیشتر برای بهبود اصول اولیه طراحی و نقاشی و ارائه کار وقت بگذارید، طبیعتاْ بهتر می‌توانید مواردی را که در آثارتان نیاز به اصلاح و تصحیح دارند، تشخیص دهید. بدین ترتیب به راحتی یک ساعت کار به دو ساعت و دو ساعت به چهار ساعت تبدیل می‌شود و همین روند ادامه خواهد داشت.

‌از تحولاتی که هم زمان با تلاشی که برای دستیابی به برتری و مهارت بیشتر در کارتان می‌کنید در ذهنتان ایجاد می‌شود شگفت‌زده خواهید شد. چند سال دیگر به آثار یک‌ساعته‌تان نگاه می‌کنید و به راحتی متوجه می شوید که اگر آن زمان ذهن فعلی‌تان را داشتید چقدر بیشتر می‌توانستید روی آنها کار کنید.

وقتی در کارتان پیشرفت می‌کنید‌، مشاهده‌ی آنکه اثرتان از آنچه تصور می‌کرده‌اید بهتر شده به قدری  شما را هیجان زده می‌‌کند که به کار بر روی آن نقاشی یا طراحی ادامه می‌دهید و به همین خاطر است که می‌توانید وقت بیشتری برای یک اثر صرف کنید. و این یکی از همان « نقطه اوج ها»یی‌ست که یک هنرمند مدام در جستجوی دستیابی به آنست.

 

هیچگاه از کارهایتان کاملاْ راضی نباشید

یکی از ویژگیهای مشترک بین بسیاری از هنرمندان چیره دست آنست که تقریباْ همه آنها دوره‌ای را پشت سر گذاشته اند که در آن تصور می‌کرده‌اند که « به هدف مورد نظر رسیده‌اند.» و یا «‌مهارت لازم و کافی را کسب کرده اند‌» و بعد متوجه شده‌اند که هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارند. اگر هنرمندی را دیدید که به شدت در این باور ذهنی که «‌من بهترینم» و یا « روش کار من این گونه است» باقی مانده‌، با فردی روبرو هستید که دیگر در کارش پیشرفت نمی‌کند. وقتی هنرمندی گرفتار چنین باور ذهنی می‌شود، تنها یک راه برایش باقی می‌ماند و آن پسرفت است. در حقیقت تمام هنرمندانی که من تا به حال شناخته آم و گرفتار چنین وضعیتی شده‌اند‌ دیگر مثل یک هنرمند کار نمی‌کنند.

اگر اهل نوآوری و قبول خطر (و تحریک احساسات و عواطف دیگران) نیستید، اثر هنری خلق نمی‌کنید و اگر اثر هنری خلق نکنید، در نهایت علاقه‌تان به کار را از دست خواهید داد، چرا که مخاطبین شما‌، هر چند آرام و به تدریج‌،‌ اما قطعاْ علاقه‌شان به آثار شما را از دست خواهند داد.

چگونه می‌توان از داشتن این احساس رضایت مطلق اجتناب کرد؟ نخست آنکه به نظرم باید این حقیقت را بپذیرید که برای آنکه هنرمند بزرگی شوید، لازم است که مدام در حال یادگیری تکنیکها، اصول و شیوه‌های جدید باشید. به عنوان یک هنرمند‌، شما درگیر رقابتی برای خلق یک اثر هنری عالی و دست‌نیافتنی هستید، نکته اینجاست که چنین اثری در جهان وجود دارد، اما شما هیچگاه به طور کامل به آن دست نخواهید یافت.

دوم آنکه به نظرم باید کاری را که سال قبل انجام داده‌اید کنار بگذارید و یک هدف شخصی برای خودتان تعیین کنید که هر سال کارتان بهتر از قبل باشد. هنرمندان برتر منبعی از خلاقیت هستند، چرا که ادراکات قدیمی خود را با اطلاعات، تجربیات، نظرات و ایده‌های جدید به چالش می‌کشند. اگر هر یک یا دو سال یک‌بار کارهای قدیمی خود را با کارهای جدید جایگزین نکنید، دچار رکود شده‌اید.

بارها شده که در کنفرانس‌ها مطالبی در مورد بررسی نمونه‌کارهایم ارائه کرده ام و گاهی اوقات چند سال بعد همان کنفرانسها را دوباره بازبینی کرده‌ام. می‌دانم که چه زمانی یک هنرمند تبدیل به فردی می‌شود که صرفاْ از روی عادت کار می‌کند، چرا که پس از گذشت چند سال هیچ تغییری در کارهایش دیده نمی شود. اگر می‌خواهید فردی حرفه‌ای باشید باید هر ساله یا چند سال یک‌بار کارهای قدیمی‌تان را کنار گذاشته و آنها را با کارهای جدیدتر و بهتر جایگزین کنید.

میر‌توحیدرضوی

من عاشق انیمیشن هستم و در همین زمینه هم در پراگ مشغول به کار هستم. بیش از 10 سال هست که از تامین محتوی و انتشار مطالب و تجارب مرتبط با انیمیشن در پویانما و مدیریتِ اون به همراه برادرم لذت می‌بریم. من رو میتونید در اینستاگرام پیدا کنید. لینک‌های مرتبط همین پایین هست:

این مطلب یک دیدگاه دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
جستجو